فرهنگ امروز /محبوبه صوفی: دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» یک دانشنامه تخصصی درباره فرهنگ مردم ایران است. و عمده ترین مباحث فرهنگ مادی و غیر مادی مردم مناطق مختلف ایران را دربرمی گیرد. مواردی مانند خوراک، پوشاک، بازی و نمایش، هنر و صنایع دستی، موسیقی، ادبیات عامه، طب عامه، باورها و اعتقادات، آداب ورسوم، نهادها و موسسات مرتبط با مردم شناسی و فرهنگ عامه، شخصیت ها و صاحب نظران تاثیرگذار در این زمینه، کتابها و متون فولکلوریک.
بیش از ۱۲۰ پژوهشگر و مؤلف ایرانی و خارجی با این دانشنامه همکاری مداوم داشته و تحقیق و تألیف مقالات آن را برعهده دارند. شماری از مؤلفان و پژوهشگران همکار با این دانشنامه در زمرۀ برجستهترین دانشمندان و محققان ایران و جهان هستند و برخی دیگر دانشآموختگان جوانی هستند که با گذراندن دورههای آموزشی در این بخش به پژوهشگران و مؤلفان حرفهای تبدیل شدهاند.
به بهانه انتشار جلد سوم دانشنامه« فرهنگ مردم ایران» با بخش فرهنگ مردم ایران در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دیدار و با آقای موسوی بجنوردی، رئیس مرکز و دکتر کریمی و دکتر قنواتی ویراستاران دانشنامه و خانم محمدتبار، مدیر اجرایی دانشنامه فرهنگ مردم ایران گفت و گو کردیم...
****
ایده این کار چطور به ذهن شما رسید؟ چه چیزی باعث شد که لزوم انجام این کار حس شود؟
آقای بجنوردی: در مذاکره ای که راجع به دانشنامه روستاهای ایران با آقای صداقت کیش داشتم صحبت از این شد که ما همه عادات و رسوم روستائیان را از جمله: گویش آنها، لباس آنها، اقتصاد آنها، جغرافیای مختصر آنها، کشت و نحوه زندگی آنها همه و همه در مقالات بیاید. آقای صداقت کیش گفت که این کار خیلی مشکل می شود و پیشنهاد دادند که دو تا دانشنامه نوشته شود. یک دانشنامه برای روستاهای ایران و یک دانشنامه هم برای عادات و رسوم و آئین ها. این پیشنهاد خیلی به دل من نشست. با همکارانمان از جمله خانم ابراهیمی صحبت کردم و گفتم یک طرحی باید تدارک دیده شود برای آئین هایی که مردم دارند و بنا شد هر چه که مراسم آئینی در زمینه های مختلف هست مداخلش دربیاید. بعد با دوستان دیگر مشورت کردیم. خصوصا راهنمایی های مرحوم آقای دکتر ایرج افشار بسیار کارگشا بود، زیرا اول کار انتخاب مدخل ها مقداری مشکل بود. آن وقت دکتر کریمی و دکتر قنواتی هنوز در جمع ما نبودند و طبیعی است که خود من نیز در زمینه فولکلور تخصصی نداشتم. دیگران هم آنطور که باید و شاید بنا به دلایلی همکاری نمی کردند. خانم ابراهیمی هم خیلی زحمت می کشید اما کافی نبود، در نتیجه ما به فکر این افتادیم که مشاورین دیگری بگیریم. جریان شورای مشاورین عالی از همین جا ناشی شد. زیرا بنا شد ما برای این کار یک هیئت علمی داشته باشیم و یک شورای مشاورین. در درجه اول ما استاد ایرج افشار را دعوت کردیم و بعد دیگران را و در آن شورا از آقای دکتر کریمی و دکتر قنواتی هم دعوت شدند و این بینش شکل گرفت. بینش اینکه دائرةالمعارفی به وجود آید که همه مراسم آئینی ایرانیان گرد آورده شود و قرار شد که مدخلها شناسایی شده و دربیاید. در جریان کار ما متوجه خیلی از مسائل می شدیم.به طور نمونه متوجه شدیم که یکسری از عناوین کلی هستند مثلا یک عنوان داریم به نام سفره های نذری، و بعد برای هر نوع سفره نذری یک مدخل داریم. یا یک عنوان کلی به اسم عزاداری داریم و برای هر نوع عزاداری ممکن است مدخلی خاص وجود داشته باشد.
به تدریج بینش ما نسبت به دانشنامه فرهنگ مردم ایران تکمیل شد، مثل هر کار دیگری. معمولا ما هر دانشنامه ای که می نویسیم یا هر پروژۀ علمی را که شروع می کنیم در ضمن کار تکمیل می شود و این طبیعت کار ماست.
من متوجه شدم که این کار در ذات خود طرفداران زیادی دارد . مثلا محققی از ژاپن آمده بود و به یزد رفته بود تا دربارۀ یک سفره نذری تحقیق کند. خود من نیز که یکبار به دعوت دانشگاه اوساکای ژاپن به آنجا رفته بودم، دیدم که خیلی از دانشجویان، آنهایی که راجع به زبان و ادبیات فارسی تحقیق می کردند، خیلی به فولکلور ایران علاقمندند. همۀ اینها باعث شد که مدام جاذبۀ کار برای ما بیشتر شود.
بعد به تدریج متوجه شدم که اصلا جوهر فرهنگی ایرانیان همین فولکلور و همین رفتارهای آئینی است. در واقع تمام این فولکلورها نشان می دهند که ما رفتارمان چگونه است، چطور فکر می کنیم و عادات و رسوم ما چیست. حفظ هویت ایرانی و حفظ عادات و رسوم ایران بسیار مهم است. و به مظر من دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» در آینده خیلی در بین مردم جا باز می کند.
این دانشنامه قرار است که در ده جلد نوشته شود. فکر می کنم که فعلا در حدود هشت جلد آن نوشته شده و امید است که تا آخر امسال بتوانیم جلد چهارم آن ر ا هم بیرون بدهیم .
برای شروع کار مدل خاصی در ذهن شما بود؟ در این باره نمونه ای بود که شما آن را الگوی خود قرار دهید؟
خانم محمدتبار: در واقع نمونه ای مشابه وجود نداشت. طرح اولیۀ دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران به همت سرکار خانم معصومه ابراهیمی مدیریت قبلی دانشنامه و نیز راهنمایی های جناب آقای بجنوردی، ریاست مرکز و اساتید متخصص در این حوزه نوشته شد و مدخل گزینی ها انجام شد. طبیعی است که با گذشت زمان و انتشار هر جلد تغییرات یا اضافاتی در عناوین صورت گیرد.
در زمینۀ فولکلور قبلا هم در ایران کارهایی صورت گرفته است. به طور مثال صادق هدایت، انجوی شیرازی و یا کتاب کوچۀ شاملو. آیا شباهتی بین این آثار با دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» هست؟
خانم محمدتبار: قطعا برای انتخاب مداخل از این منابع که منابع اصلی هم بودند استفاده شده است و هنوز هم می شود.
اعتقاد شما بر این است که این کار آکادمیک و متفاوت با سایر کارهاست. لطفا توضیح دهید که چه تفاوتی وجود دارد.
دکتر قنواتی: آنچه که الان در اینجا صورت می گیرد با کارهایی که استادان پیشکسوت ما مثل صادق هدایت، انجوی شیرازی، دکتر بلوکباشی، استاد عزیز آقای دکتر کریمی، ادارۀ فرهنگ عامه و همۀ مؤسسات و فولکلوریست های دیگر انجام داده اند، اساسا متفاوت است.
این کار دانشنامه است و آنها کار میدانی کرده اند. مثلا بنده رفته ام کار میدانی کرده ام و افسانه ها را جمع کرده ام. آنچه که اینجا نوشته می شود، اگرچه اساسش بر پژوهش هایی استوار است که پیشکسوتان و گذشتگان ما به ویژه ظرف هفتاد سال گذشته انجام داده اند، اما از یک زاویه تفاوت دارد. فرضا می گویم یک پژوهشگری رفته و دربارۀ کردستان کار کرده است، پژوهشگر دیگری دربارۀ کرمان کار کرده است. محقق دیگری در شمال بر فرض روی عروسی در فلان روستا با دقت کار کرده، آقای شکورزاده در خراسان فرهنگ عامۀ خراسان را نوشته و آداب و مراسم خاص آنها را ذکر کرده است و....
ما اینجا دانشنامه فرهنگ مردم را می نویسیم، کل مردم ایران را. کوشش ما این است که تمام آداب و آئین و مراسمی که در سراسر ایران وجود دارد، لحاظ کنیم و البته یقین داریم که ممکن است تعدادی از این ها از چشم ما دور بماند.
ما در کار خود از همۀ پژوهش هایی که در گذشته صورت گرفته اعم از ایرانشناسان خارجی تا خود فولکلوریستها و مردم شناسان داخلی و همچنین مطالبی که سفرنامه نویسان یا تاریخ نویسان نوشته اند، استفاده می کنیم.
بر فرض می خواهیم یک مدخل برای عروسی بنویسیم. ذیل آن تمام آداب و مراسمی که در ارتباط با عروسی در سراسر ایران وجود دارد در نظر گرفته و نوشته می شود. یا سفره های نذری که آقای بجنوردی فرمودند، مثلا می گوییم سفره دختر شاه پریون. خب این سفره هم در میان زرتشتیان است هم در بین مسلمانان و هم در سراسر ایران پراکنده است. ما می آییم وجوه مشترک آنها را استخراج و ضمن یک مدخل می نویسیم. کوشش ما بر این است که سیر تحول تاریخی هر مدخل را هم بررسی کنیم. یعنی از پیش از اسلام اگر وجود داشته تا حد امکان در منابع گذشته تحقیق کنیم، بر فرض دربارۀ عروسی که پیش از اسلام چطور بوده و ایرانیان پیش از اسلام چگونه مراسم عروسی را برگزار می کردند و بعد از اسلام در دوره های مختلف به چه شکل بوده است و تا جایی که اسناد به ما اجازه می دهندآن را بررسی می کنیم تا برسیم به امروز.
ما کل ایران را نگاه می کنیم واین تفاوتی است که در حقیقت وجود دارد. یک نکته هم برمی گردد به مسئلۀ دائرةالمعارف نویسی که ما و سایر اعضای شورای مشاورین از آقای بجنوردی تلمذ می کنیم. این مجموعه مقاله نیست و مدخل ها به همدیگر ارجاع داده می شوند. یعنی اینطور نیست که ما به هر موضوعی رسیدیم آن را کامل توضیح دهیم، بر فرض در همان مثال عروسی، عقدکنان خودش یک مدخل است. ما برای توضیح عروسی مجبوریم به عقدکنان اشاره کنیم ولی ممکن است این اشاره در حد یک پاراگراف باشد و بقیه را به مدخل عقدکنان ارجاع دهیم. این هم تفاوت مهمی است که طبیعتا چون این دانشنامه است بایستی قوانین دائرةالمعارف نویسی در آن رعایت شود.
دکترکریمی: کسانی که قبلا کار کردند و همه شان دوستان عزیز ما بودند کارشان جسته گریخته بوده است. اینطور نظام مند و نظام یافته به صورت یک دانشنامه ، من در خارج از ایران هم ندیدم که فرهنگ مردم جایی را به صورت دانشنامه درآورده باشند. این یک کار واقعا جدیدی است و به قول آقای یار شاطر جایش در تمام دانشنامه ها خالی بود و این اثر آرام آرام آن جای خالی را پر می کند. تفاوتش با کارهای قبلی این است. کارهای قبلی زمینۀ کار ما بودند و در واقع ما توانستیم از آنها استفاده کنیم و همه را مدون کرده و به صورت یک دانشنامه دربیاوریم. که هم از این به بعد اگرکسی بخواهد در این زمینه کار کند همۀ ارجاعات را بشناسد. ما با این دانشنامه پژوهشگران را راهنمایی می کنیم که بر فرض اگر می خواهید دربارۀ عروسی تحقیق کنید، عروسی کلا این گونه است و چنانچه می خواهید بیشتر بدانید به این منابع رجوع کنید. اینکه پرسیدید چه تفاوتی دارد ، تفاوت اصلی در این است.
آقای بجنوردی: البته تفاوت عمده در این است که به هر حال در زمینۀ فرهنگ مردم، اساتید و محققین کار کردند و آثاری پدید آورده اندو این آثار رفرنس های ماست. اما طبیعی است که ما طبق سنتی که در این مرکز حاکم است کار آکادمیک انجام می دهیم. یعنی اینکه تمام تلاش و کوشش ما بر این است که مقالات علمی و مبتنی بر رفرنس باشد. تمام جملات خبری ما مبتنی بر رفرنس است مگر اینکه تحلیل خود نویسنده باشد و جمله انشایی باشد که حساب آن سوا است.وقتی که ما مطلبی را نقل می کنیم یا باید مستند باشد یا مبتنی بر تحقیقات میدانی خود نویسنده باشد. مسئلۀ مهم دیگر، همانطور که آقای دکتر کریمی اشاره کردند و گفتند ما در جای دیگری ندیدیم؛ واقعیت آن است که من هم خیلی جست و جو کردم که ببینم آیا این کار مشابهی دارد یا خیر. ظاهرا در شوروی سابق یک دانشنامه نوشته شده، ولی آن هم در وافع دانشنامۀ کامل نیست یعنی آنها آمده امد و موضوعی کار کرده اند مثلا در یک جلد افسانه ها را جمع کرده اند.
شاید دلیل عمده اش این است که مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی تخصص بسیار زیادی در دانشنامه نویسی دارد و الان ۳۲ سال است که به صورت خیلی متمرکز مشغول دانشنامه نویسی است. از روز نخست با اساتید و دوستان این تصمیم گرفته شد که کار غیر آکادمیک انجام ندهیم. ما در این دانشنامه دربارۀ شنگول و منگول هم نوشته ایم اما چون مقاله مخاطبش اساتید و دانشجویان است، ما خاستگاه این داستان را نوشته، به روایت های مختلفی که راجع به شنگول و منگول وجود دارد اشاره کرده ایم و رفرنس داده ایم و این خیلی مهم است که ما کوشش می کنیم برای هر چیزی منابع تحقیق را اخذ کنیم، جمع آوری کنیم و رفرنس دهیم. در خیلی از مداخل ما حتی به سابقه اش در ایران باستان هم می پردازیم. یعنی ممکن است که یک مدخل را در طول دو هزار سال بررسی کنیم که چه گذشته ای داشته و چه تاریخی از آن گذشته است.
بنابراین ظاهرا این کار در نوع خود بی نظیر است و به ویژه اینکه ایران یک کشور با تاریخ چند هزار ساله است و در نتیجه عادات و رسوم و آئین بسیار زیادی دارد بنابراین برجستگی خاصی پیدا می کند.
با توجه به مطالبی که گفتید، با این وسعت، قدمت و تعدد اقوامی که در ایران وجود دارد، این حجم از آداب و رسوم را می توان در ده جلد گنجاند؟
آقای بجنوردی: من امیدوارم که بیشتر شود اما در حال حاضر تصمیم بر آن است که دانشنامه را در ده جلد درآوریم.
از آنجا که این دانشنامه آنلاین نیست اگر در میان کار با مدخلی مواجه شوید که از قلم افتاده راهکارتان برای اضافه کردن آن مدخل چیست؟
دکتر قنواتی: برای این منظور ضمائم و ذیل در نظر گرفته شده و در جلد یل جلدهای جداگانه ای چاپ خواهد شد.در این جا می خواهم به مطلبی اشاره کنم. در ظاهر تنوع فرهنگی در ایران خیلی زیاد است. یکی از کارکردها و نتایج این دانشنامه آنطور که در مقدمه جلد اول آمده در حقیقت تحکیم و تقویت وحدت ملی مردم ایران است. به طور مثال عروسی در سراسر ایران کمابیش مثل هم است. ما عروسی را در آذزبایجان جداگانه نمی نویسیم، در بلوچستان جداگانه نمی نویسیم، در کردستان جداگانه نمی نویسیم. وقتی می خواهیم این مدخل را بنویسیم عروسی را در کل مناطق ایران می نویسیم و شرح می دهیم. و این خود به خود وحدت فرهنگی مردم ایران را یا بهتر بگوییم وحدت ملی مردم ایران را بازتاب می دهد. بعضی از مراسم هست که در شهرهای مختلف اسامی متفاوت دارد. مثلا شب برات را در جایی شب برات می گویند، در جایی نیمۀ برات و در جایی براتی می گویند که آن شب ۱۲ تا ۱۵ ماه شعبان است. ما این ها را به یکدیگر ارجاع می دهیم. در ظاهر ده مدخل است ولی در اصل یک مدخل می شود. این تنوعی که شما گفتید به قول فلاسفه وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است و البته ما بیشتر آن جنبۀ وحدتش را می بینیم. ظاهرا دو تا بیست مرخل است اما آنها به یکدیگر ارجاع داده می شوند و در کل یک مدخل می شود. ولی همانطور که آقای بجنوردی هم فرمودند به احتمال قریب به یقین بیش از ده جلد می شود.
دکتر کریمی: درباره ذیل عرض کنم که همین الان ذیل خودش یک جلد شده است.
خانم محمدتبار: پس از انتشار جلد اول و دوم دانشنامه حدود ۴۰ عنوان وارد ذیل شده است. قطعا برای جلد سوم هم حتما همین اتفاق خواهد افتاد و این نشان دهندۀ پویایی دانشنامه است. همچنین برای ویرایش دوم مداخل بازنگری خواهد شد و اگر مدخلی به هر دلیلی مشکل داشته باشد عنوان صحیح آن در ذیل آورده می شود.
در مقدمه جلد اول آمده که در حدود ۱۲۰ نفر شما را در نوشتن مقالات یاری می کنند. نویسندگان شما چه کسانی هستند؟
دکتر کریمی: از کارهای خوب این دانشنامه این است که نویسنده تربیت کرده است. من فکر نمی کنم جاهای دیگر این کار را کرده باشند. جاهای دیگر وقتی می خواهند دانشنامه بنویسند به کسانی که در بیرون هستند سفارش می دهند. ولی در اینجا اول نیرو به عنوان پژوهشگر جذب می شود. این افراد با کار پژوهش آشنا می شوند و کتابها و منابع را می شناسند سپس یه آنها مدخل داده می شود و شروع به نوشتن می کنند و نویسندگان خوبی هم از آب درآمده اند. در همین جلد سوم اگر نگاه کنید بیشتر مقالات را همین پژوهشگران و نویسندگان خودمان نوشته اند. این مرکز حکم یک آموزشگاه بسیار خوب را دارد و به نوعی دانشگاه است حتی در دانشگاهها هم من گمان نمی کنم مقاله نویسی را آنطور که اینجا آموزش می دهد به دانشجویان یاد دهند.
دکتر قنواتی: یکی دیگر از نتایج این دانشنامه تشکیل یک کتابخانۀ تخصصی است که ما البته روزانه آن را تقویت می کنیم و واقعا روزانه به آن کتاب اضافه می کنیم و امیدوارم روزی برسد که این کتابخانه، کتابخانۀ جامع فولکلور ایران باشد.
منابع و رفرنس های شما بیشتر ایرانی است یا خارجی؟
دکتر قنواتی: بیشتر منابع ما حاصل تلاش نویسندگان ایرانی است. به ویژه بعد از انقلاب خصوصا از دهۀ هفتاد به این طرف دهها و صدها جلد کتاب پژوهشی از مناطق و روستاها وشهرهای مختلف توسط پژوهشگران بسیاری و گاه ناشناخته اما بسیار دقیق، در ایران نوشته شده است. پیش از انقلاب هم موسساتی مانند ادارۀ فرهنگ عامه یود و یا پژوهشگران مستقل از این موسسات که خودشان کار می کردند، از آن منابع هم البته استفاده می شود.
ظاهرا رسم دائرةالمعارف نویسی این است که خیلی به زمان حال پرداخته نمی شود و باید تکلیف موضوع مشخص شود و مستند شود آنگاه درباره اش نوشته شود. دربارۀ دانشنامه«فرهنگ مردم ایران» این رعایت می شود؟ آنچه که روزانه اتفاق می افتد می تواند نظر شما را جلب کند و موضوع شما باشد؟
دکتر کریمی: اتفاق روزانه ای که جزئی از فولکلور باشد، جزئی از فرهنگ مردم باشد، ثبت شده و مستند باشد می تواند موضوع ما باشد.
محمدتبار: این در واقع همان اسنادی است که دربارۀ فرهنگ مردم مناطق مختلف ایران به دست ما می رسد. کتابهایی که مثلا در حوزۀ فرهنگ مردم یک شهر یا یک روستا به تازگی نوشته شده است و تا قبل از آن منبعی در مورد آن نداشتیم، اگر این کتاب مثلا در سال ۹۴ چاپ شود ما قطعا آن را تهیه می کنیم چون فولکلور مردم ایران است و به کار دانشنامۀ ما می خورد.
دکتر قنواتی: باید جزئی از فرهنگ شده باشد.
به عنوان مثال مترو، این یک تکنولوژی جدید است که سی سال پیش در ایران نبوده، مترو می تواند مدخلی ایجاد کند؟
خانم محمدتبار: خیر. این یک چیز اتفاقی است و در واقع جزئی ازفرهنگ نیست. هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم ممکن است اتفاق جدیدی بیفتد ولی این دلیل نمی شود که ما بخواهیم آن را مدخل کنیم.
شما از روزنامه ها و مجلات هم استفاده می کنید؟
خانم محمدتبار: بله.
منابع اینترنتی چطور؟
خانم محمدتبار: خیر. مگر اینکه مقالاتی باشند که روی سایت های معتبر باشند و ما مجبور به استفاده از آنها باشیم ولی تا جایی که امکان دارد از سایتهای اینترنتی استفاده نمی کنیم.
دکتر کریمی: سایت ماندگار نیست و ما همۀ افتخارمان این است که سند در اختیار خواننده می گذاریم. این است که تا آنجا که امکان دارد از سایت های اینترنتی استفاده نمی کنیم.
مخاطبین شما در دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» چه کسانی هستند؟
دکتر کریمی،خانم محمدتبار: همه.
خانم محمدتبار: طی همین مدت که این چند جلد چاپ شده به تجربه به من ثابت شد حتی کسانی که کتاب نمی خوانند این کتاب را ورق زدند و خوانده اند.
کسانی هم هستند که به فرهنگ و فولکلور علاقمند هستند اما از وجود چنین دانشنامه ای بی خبرند. برای معرفی این دانشنامه چه تدبیری اندیشیده اید؟
دکتر کریمی: شما باید زحمت معرفی دانشنامه را بکشید.
خانم محمدتبار: معرفی این اثر آنطور که شایستۀ این دانشنامه بوده باشد تا به حال انجام نشده است. در نمایشگاه کتاب مراجعه کنندگانی که به غرفۀ مرکز آمده بودند این غرفه همه از وجود چنین دانشنامه ای ابراز خوشحالی می کردند و گله مند بودند که از انتشار این دانشنامه که دو جلد آن چاپ شده اطلاعی نداشتند.
دکتر کریمی: در واقع این پژوهشگران هستند که کار ما را راه می اندازند.
از زمانی که یک مدخل انتخاب می شود تا نوشته و چاپ گردد چه مسیری طی می شود؟
خانم محمدتبار: هر کدام از مدخل هایی که در دانشنامه آورده شده بر اساس تخصصی که هر پژوهشگر دارد جهت تشکیل پرونده به آنها محول می شود.. در آغاز، روش تشکیل پرونده را بر اساس اصول تشکیل پرونده های دائرةالمعارفی به این افراد آموزش می دهیم. به طور خلاصه مراحل انجام کار شامل: پیشینۀ تحقیق، جست و جو در لغت نامه ها، دائرةالمعارف ها و مراجعه به کتب مربوطه است.
چقدر طول می کشد تا یک پرونده تشکیل شود؟
خانم محمدتبار: بستگی به مدخل دارد. پروسه تشکیل پرونده برای بخش فولکلور نسبت به سایر بخش ها زمان بیشتری می برد. زیرا تحقیق در حوزۀ فولکلور بسیار گسترده است. همانطور که آقای دکتر قنواتی متذکر شدند، پژوهشگران در بخش کتاب باید سیر تاریخی را رعایت کنند. یعنی باید ببینند مدخلی که با آنها داده شده از دوران ایران باستان تا به حال چه وضعیتی داشته است. در هر مرحله ای از تحقیق نیز با پژوهشگر در ارتباط هستیم تا روند تشکیل پرونده به درستی انجام گیرد. پژوهشگر را راهنمایی می کنیم. بنا بر تجربه ای که در این چند سال کسب کرده ایم می دانیم در چه کتابهایی به فولکلور بیشتر پرداخته شده است لذا از پژوهشگران می خواهیم که آن کتابها را مطالعه کنند تا سیر تاریخی پرونده تکمیل شود.پس از این مرحله پزوهشگران باید کتابهای فرهنگ مردم ( کتابهایی که راجع به فرهنگ مردم شهرهای مختلف ایران نوشته شده است) را مطالعه کنند. چون روند تشکیل پرونده برای بخش فولکلور بسیار سخت و زمانبر است از چند ماه پیش برنامه ای را آغاز کردیم و طبق آن طرحی را به آقای بجنوردی پیشنهاد دادیم که بر اساس آن بودجه ای را در اختیار ما قرار دهند که ما از کتابهای فرهنگ مردم نمایه ای تهیه کنیم تا کار تشکیل پرونده در این مرحله به سرعت انجام گیرد. هنگامی که پرونده تشکیل شد، بخش، تمام آن کتابهایی را که مولف دیده و لیست منابعی که مولف در سیرتشکیل پرونده بررسی کرده و حتی آثاری که مولف آنها را دیده اما مطلبی در آنها پیدا نکرده، را بررسی می کند اگر موردی یا حفره ای وجود داشته باشد با کمک اساتید آن را رفع می کنیم. در نهایت پرونده تأیید و ثبت می گردد.
در دیگر تالیفات مرکز سرویراستاری بر عهده یک نفر است. علت اینکه این دانشنامه دو سرویراستار دارد چیست؟
دکتر قنواتی: در واقع یک سرویراستار دارد و آن آقای دکتر کریمی است و من دستیار ایشان هستم.
دکتر کریمی: این دانشنامه اگر استثنائا به این شکل درآمده به این علت است که بسیار تخصصی است. تنوع مطالب بسیار زیاد است و کمتر بر روی آن کار شده است. مطالب این دانشنامه را درجای دیگر نمی توان دید. به این دلیل این استثنا وجود دارد. قاعده نیست.
خانم محمدتبار: کار فوق العاده سختی است و حجم کار بسیار زیاد است. وجود دو سرویراستار باعث می شود که کار سریعتر پیش رود.
دکتر قنواتی: مطلبی را ضروری است که توضیح دهم. بسیاری از مدخل هایی که در این دانشنامه دربارۀ فرهنگ مردم نوشته می شود، برای اولین بار است که یک مقاله مستقل برایشان در این زمینه نوشته می شود یعنی مقاله ای درباره آنها وجود ندارد و ما واقعا و عینا با پنس مطالب را در می آوریم. مثلا در فلان سفرنامه یک مطلب کوتاه یک پاراگرافی و گاه یک خطی نوشته شده بعد می بینیم بر فرض در آثارالباقیه ابوریحان اشاره ای به آن کرده، بعد دنبال می کنیم و می گردیم می بینیم در فلان کتاب فرهنگ مردم که یک پژوهشگر محلی نوشته در این زمینه یک بیت آمده است، همان یک بیت شعر هم برای ما راه گشاست. تنوع آداب و مراسمی که در زمینۀ فرهنگ مردم وجود دارد آنقدر زیاد است که با وجود ۷۰ سال سابقۀ کار علمی وبا وجود همۀ تلاشها، این حجم کار بخش ناچیزی را توانسته است پوشش دهد. این به این معنی نیست که قبل از ما کاری صورت نگرفته است، قبل از ما هم خیلی کار شده و ما الان اگر می توانیم دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران را بنویسیم به سبب و پشتوانۀ همین کار ۷۰ ساله است و اگر این تلاش ها صورت نمی گرفت ای بسا که ما هم در همان قدم اول بودیم. اینکه می گویم در بعضی موارد حتی یک مقاله هم نداریم به مفهوم نفی کار پیشکسوتان و گذشتگان نیست. حوزۀ فولکلور ایران آن قدر وسیع است که طبیعی است آن ۷۰ سال تلاش کافی نبوده است. با توجه به اینکه فولکلور رشتۀ دانشگاهی هم ندارد و تازه امسال در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو پذیرفته است و امیدواریم که سه سال دیگر برای دورۀ دکتری هم دانشجو بپذیرد.
کدام دانشگاه؟
دکتر قنواتی: دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه امام رضای مشهد و دانشگاه شیراز
دکتر کریمی: منظور دکتر قنواتی این است که مقالۀ مستقل آن طور که باید تا به حال نوشته نشده است. مثلا مقاله ای دربارۀ جوراب در اینجا نوشته شده. شما هر چه بگردید دربارۀ جوراب مقاله ای نداریم. ما این مقاله را نوشته ایم و سند هم ارائه داده ایم که از این به بعد اگر دانشجویی بخواهد دربارۀ آن کار کند به استناد این اسناد بتواند مقاله یا رساله بنویسد.
حجم کلمات مقالات موجود در دانشنامه به چه شکل تعیین می شود؟
خانم محمدتبار: در موارد خاص مانند مداخلی چون باران، نوروز، آب، شاهنامه، عزاداری و مانند اینها دست نویسنده باز است اما در بقیه موارد تعداد کلمات توسط بخش تعیین می شود.در زیر نام پژوهشگرانی که در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با دانشنامه «فرهنگ مردم ایران» همکاری می کنند، می آوریم تا از این طریق از آنها تقدیری صورت گرفته باشد. خانم ها: سپیده اسکندرزاده، نیره افتخاری، مهسا اکبری، نگین الماس پور، سکینه برجی، آمنه جاوید، فرزانه حاتم پور، سارا حسامی، پروانه خدابنده لو، زهرا خسروی، گلسا خیر اندیش، مریم رشنو، مروارید رفوگران، مریم رفیعی آتانی، مریم سامعی، سعیده سجادی، زهرا سیفی، مهشید شیر محمد لو، نرگس عشقی، عاطفه غفوری، هایدا فرخنده، لیلا فلاح، کیهانه کیومرثی، میترا نصراصفهانی، حورا نیکبخت.
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
نظر شما